سفارش تبلیغ
صبا ویژن
و اما یک نفر شیرین​تر از شیرین...
 
32- وقتی که می خندی...

تقدیم به آنکه رفت، ولی هرگز تنهایمان نگذاشت...

===

خورشید پیدا می شود، وقتی که می خندی...
شب نیز فردا می شود، وقتی که می خندی...

رود طویل مهربانی، ناگهان با تو...
در سینه دریا می شود، وقتی که می خندی...

دنیا گلستان می شود، وقتی که می آیی...
هنگامه برپا می شود، وقتی که می خندی...

باغ گل پژمردهء پهنای قلبم نیز...
ناگه شکوفا می شود، وقتی که می خندی...

در آسمان، خورشید خوب مهربانیها...
غرق تماشا می شود، وقتی که می خندی...

آکنده از سر سبزی و، گلهای زیبائی...
پهنای صحرا می شود، وقتی که می خندی...

بار دگر آکنده از فریاد موسائی...
صحرای سینا می شود، وقتی که می خندی...

چون غنچهء پرخنده ای، از خنده ها لبریز...
سیمای دنیا می شود، وقتی که می خندی...

در هاله ای از غصه و چشم انتظاریها...
قفل دلم وا می شود، وقتی که می خندی...


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط رامین 96/12/27 ::: 6:34 عصر     |     () نظر